ما همیشه یا جای درست بودیم در زمان غلط
یا جای غلط بودیم در زمان درست
و همیشه همین گونه
همدیگر را از دست داده ایم...
- ۱ نظر
- ۱۰ مرداد ۹۸ ، ۱۰:۳۵
ما همیشه یا جای درست بودیم در زمان غلط
یا جای غلط بودیم در زمان درست
و همیشه همین گونه
همدیگر را از دست داده ایم...
دیر از خواب بیدار شدم
و
کلی کار دارم
الان دارم یه چیزی میخورم
بعدش باید بشینم پای یه مقاله علمی که باید به استاد تا شب تحویل بدم
غذا هم فریز دارم
کارت سوخت موتور هم هنوز پیدا نشده رو اعصابمه
فاطمه خانوم اومده خونمون
واسه تمرین حفظ قران
ایه ۶۱ سوره بقره است...
بودنش واسه منم خوبه
مرور میکنم...
چند ماهه دیگه به سن تکلیف میرسه، اگه پولم برسه واسش یه چادر مشکی میخرم، خیلی دوست داره.
البته فکر کنم مامان باباش زودتر براش بخرند...
و امروز چقدر دلتنگت شدم...
اگر برای ابد
هوای دیدن تو
نیفتد از سر من
چه کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کمی دلگیرم...
از دنیا...
می گوید هر چه هست زیر سر این احساساتم هست...
دختر است و احساس
اصلا اگر احساس را از دختر بگیری، دیگر دختر نیست...
پی نوشت:
1. این روزها بیشتر از همیشه بهت نیاز دارم.
2. راهی نشانم بده.
اول از همه تولد اقامون مبارک...
هر موقع اسم مولا میاد توی دلم این صدا میپیچه...
سایه تون سنگینه مولا...
کجا رفته اون نگاتون...
کوچه خیلی وقته مونده...
چشم به راه قدماتون...
دوم روز معلم مبارک...
دانش اموزانم سنگ تموم گذاشتند دیروز...
روز خیلی خوبی بود...
کم کم باید اماده شیم برای امتحان های پایان ترم...
کمی زوراوره...
گاهی اینقدرها دلت دنبال یک نشانه است...
گاهی هزار بار نگاه میکنی، تصمیم میگیری و منصرف میشوی...
گاهی منتظر یک اتفاقی تا آن را ربط دهی...
بگذریم...
بهانه میخواهد احوالت را پرسیدن...
شاید هم جرات...
راستی خواب دیدم رهسپار دیار ما شده ای...